هنگامی که مایک دورمر از لندن به یک شهر ساحلی کوچک در استرالیا نقل مکان می کند تا پروژه توسعه یک هتل را شروع کند، تنها انتظار یک معامله عادی دیگر را دارد. اما Silver Bay فقط یک شهر ساحلی نیست و ساکنان غیرعادی هتل قراضه Silver Bay –ناخدای مشکوک لیزا مک کولن و دختر ده ساله اش و عمه کتلین، شکارچی افسانه ای کوسه! و همچنین کارکنان محلی قایق های شکار وال؛ کم کم شروع به آرام کردن روحیات تند مایک می کنند. مایک واقعا در تعجب است که در این آب های این بندر چه کسی حق بیشتری دارد! به محض اینکه پروژه توسعه هتل سرعت میگیرد، مهاجرت وال ها و عبور آنها از بندر نیز آغاز میشود و تداخل این دو واقعه باعث تداخل دنیای مایک و لیزا میشود، که نتیجه ای دراماتیک در پی دارد!
خطراتی جدید و مشکلات پیش بینی نشده برای مایک و لیزا و خانواده لیزا به وجود می آید. چقدر می توان به چنین رابطه ای ادامه داد؟ رابطه ای که سرانجامش نابودی همه آنچه عاشقش هستیم نباشد؟
📃جملات برگزیده:
📍 “How is it possible to exist with so much pain?”
📍”چطور ممکن است با این همه درد زندگی کرد؟”
📘 سیلور بِی، جوجو مویز
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.