آتش اول تقریباً در اثر تصادف شکل گرفت. سطل آشغال شعلهوری در کتابخانه مدرسه. این به نظر جیل فرنکس و دوستانش هیجان انگیز بود. و باعث میشد چند ساعتی از مدرسه بیرون بروند. چه کسی میتوانست حدس بزند که آتش بازی به سرعت پخش میشود؟ که آن آتش کوچک به آتش دیگری ختم میشود؟ که جیل و آندریا و دیان و سه پسری که با آنها بودند میدیدند که در خطرناکترین و وحشتناکترین بازیها گیر افتادهاند؟ وقتی یکی از آتش بازیهای آنها منجر به قتل میشود، بازی تمام میشود و وحشت واقعی آغاز میشود. همه آنها متوجه میشوند که یک نفر تا ابد به بازی ادامه میدهد. حالا جـیل چارهای ندارد. او میداند که باید قاتل را پیدا کند. وگرنه زندگیاش در میان شعلههای آتش نابود میشود!
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.