«پیرزن مگسک را قورت داد» از کتابهای مجموعه «داستانهای مگسک و پسرک» است.
یک روز بازز به دیدن مادربزرگش رفت. مگسک هم رفت. مادربزرگ از دیدن بازز خوشحال شد. دوید که بازز را بغل کند. بازز گفت: «سلام مامانبزرگ. حیوان خانگیام را به شما معرفی…» مادربزرگ گفت: «قلپ!» و مگسک را قورت داد.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.