پادشاه و ملکه بعد از سال ها صاحب فرزند دختری شدند. آن ها به مناسبت این خوشحالی بزرگ تصمیم گرفتند که یک مهمانی باشکوه برگزار کنند. هفت پری نیز دعوت شدند که هدایای خود را به کودک بدهند: یکی زیبایی، دیگری شخصیت خوب، آن یکی شادابی و… اما ناگهان یک پری پیر وارد شد و با عصبانیت فریاد زد: هدیه ی من این است: هنگامی که شاهزاده خانم به سن پانزده سالگی رسید، انگشتش با سوزن یک دوک نخ ریسی زخمی شده و خواهد مرد…!
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.