درباره رمان قیدار
رضا امیرخانی داستان این رمان را در دهه چهل و پنجاه روایت میکند. مردی به نام قیدار قهرمانی تنهاست و اصول و مرامش یک راز شخصی است. او گارژداری است که کامیونهایش را در تمام جادههای ایران میشناسند. این رمان در کارنامه رضا امیرخانی یادآور آثار دیگر او مثل ارمیا و من او است، هرچند نویسنده اینبار کتاب را برای طیف بزرگتری از مخاطبان نوشته است. قیدار در سال 1391 برندهی بیست و یکمین دورهی جایزهی کتاب فصل شد..
بخشی از رمان
میفرماید و جاء من اقصی المدینه رجل یسعی… جای دیگر میفرماید و جاء رجل من اقصی المدینه یسعی، یعنی این دو تا رجل با هم فرق میکنند… یکی میآید موسای نبی را نجات میدهد… قوم بنیاسرائیل را در اصل نجات میدهد… دیگری هم قومی را از عذاب نجات میدهد… اسمش چیست؟ اسمشان چیست؟ نمیدانیم… رجل است…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.