مت از اتاق كوچكش متنفر است. چون خیلى كوچك است درست به اندازه یك كمد! مادر مت به او اجازه نمىدهد كه در اتاق مهمان بخوابد. شاید یك روزى برایشان مهمان بیاید. اما یك روز نیمههاى شب وقتى همه خوابند وارد اتاق میشود و آنجا خوابش مىبرد. بیچاره مت. باید به حرف مادرش گوش مىداد. چون وقتى مت بیدار مىشود كل زندگیاش تغییر كرده. بدتر از آن اینكه هر بار كه به خواب میرود با دیدن كابوسى جدید از خواب میپرد.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.