دست آخر، نمایشنامهای خواندنی از ساموئل بکت است. دست آخر روایت زندگی «هم»، یک ارباب است که در گذشتهی خود جرمها و ظلمهای زیادی مرتکب شده است. او که کور و افلیج است و پاهایش را هم بر اثر حادثهای از دست داده است، برای انجام کارهایش به «کلاو» نیاز دارد. به نظر میرسد که همهی حیات در دنیا تمام شده است و «هم» و «کلاو» و پدر و مادر «هم» تنها بازماندههای روی زمین هستند. محل زندگی آنها دو پنجره دارد. یک پنجره رو به خشکی باز میشود و یکی رو به دریا. «کلاو» از انجام کارهای تکراری خسته شدهاست و مدام حرف رفتن را میزند. در نهایت هم تصمیمش را برای رفتن قطعی میکند اما نمیرود. مادر «هم» میمیرد و پدرش هم علائم حیاتی را از دست میدهد. «هم» نیز تمام نشانه های حیات (سوتی که با آن «کلاو» را صدا میکند و سگ عروسکی و عصایش) را از خود جدا میکند و دور میاندازد و آمادهی مردن میشود.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.