سه هزار سال پیش از تیرهشدن تریسترام، الدیسیان، فرزند دیومد، کشاورزی بود ساده و سربهزیر که در روستای سرام زندگی میکرد. اما طولی نکشید که زندگی آرام و یکنواخت الدیسیان بعد از حوادثی پیدرپی و ناگوار، در هم ریخت. به او تهمت زدند و قتل وحشتناک دو کشیش را به گردنش انداختند. الدیسیان نیز مجبور شد ترک یار و دیار کند و قدم در سفری دورودراز و پرخطر بگذارد تا بیگناهیاش را به همه اثبات کرده و نام نیکش را بازیابد. الدیسیان در کمال تعجب، متوجه میشود که قدرتهایی عجیبوغریب در او پیدا شده… قدرتهایی که هیچ انسانِ میرایی تا آن زمان در اختیار نداشته. در این زمان، الدیسیان ناگزیر به رویارویی با قدرتهایی میشود که در وجودش شدت میگیرند… او در مییابد که تا این قدرتها، آخرین ذره از انسانیتش را هم مضمحل نکرده و از میان نبردهاند، باید دستبهکار شود و کاری بکند.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.