((نکن، خوب نیست! نرو، درست نیست! نخور، برای سلامتی ضرر دارد!))
پیکول فکر میکند درست نیست که پدر و مادرش هر روز به او از این حرفها میگویند، اصلا به نظرش بیانصافی است که او اجازه ندارد هر قدر دوست داشت شکلات بخورد، یا اینکه تا دیروقت بیدار بماند و هر برنامهی تلویزیونی را تماشا کند. آیا پدر و مادر پیکول زورگو هستند؟
ماجراهای پیکول آینهای است که جلوی کودک میگذاریم او از خلال این قصهها رفتارهای خودش را میبیند و امکان بازنگری برایش فراهم میشود. نویسنده هربار یک نکتهی اخلاقی را از دل داستانی جذاب برای کودک روایت میکند و او را با سوال ((حالا چه فکر میکنی؟ )) روبهرو میکند
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.