ژان برتران بارِرْ(J. B. Barrere) نویسنده و منتقد معاصر فرانسوی دربارهٔ او میگوید: «در این نیم قرن اخیر و شاید – بهاستثنای ویکتور هوگو – در سیر تاریخ ادبیات فرانسه، نام هیچ نویسندهئی بهاندازهٔ نام رومن رولان اینقدر احساسات مختلف و متضاد، اینقدر شور و هیجان و این قدر علاقه و گرایش یا برعکس عدم علاقه و بیزاری برنیانگیخته است. یکی از نقادان هنر در حدود سالهای ۱۹۳۰ میپرسید: مگر هنوز کتابهای رولان را میخوانند؟ بلی، هنوز میخواندند و رقم فروش و تیراژ کتابهایش نشان میداد که هنوز طرفدارانش زیادند؛ چه، علاوه بر این که در ۱۹۱۵ جایزهٔ ادبی نوبل بهاو تعلق گرفته اعتبار و شهرت این نویسنده، بخصوص در خارج از وطنش، نه تنها کم نشده بلکه بر میزان آن افزوده نیز شده است. آمار نشان میدهد که ۶۳۵ جلد از آثار او بهبیش از بیستوپنج زبان ترجمه شده و انجمنی که بهنام او بلافاصله پس از مرگش بهابتکار کلُودِل و آراگوُنْ – دو تن از برجستهترین نویسندگان معاصر – در فرانسه تأسیس یافته امروز بر تعداد اعضای وابسته بهآن از ایالات متحد آمریکا گرفته تا ژاپن و از آلمان گرفته تا اسرائیل، افزوده شده است. نام رومن رولان که در ۱۹۰۵ برای نسلی از جوانان بیستسالهٔ آن زمان علامتی و ندائی جهت برانگیختن شور و شوق بود در حال حاضر نیز نه تنها در بین کشورهای مختلف بلکه در بین فرقهها و طریقههای مذهبی گوناگون و عقاید سیاسی مخالف خط رابطی بهشمار میرود. در زمان حیاتش بارها پیش آمد که گروهی از جوانان آمریکائی را بر آن داشت تا از نام او برای نامگذاری مؤسسهها و باشگاهها و اجتماعات و انجمنها و حتی برای نامگذاری کودکانشان استفاده کنند و بهنام او افتخار کنند، هم اکنون نیز در آمریکا جوانان دربارهٔ زندگی و آثار او رسالهها مینویسند؛ در ژاپن و چین نمایشنامههای او را بهروی صحنه میآورند و در هندوستان و اتحاد جماهیر شوروی رمانهایش جلسات بحث و انتقاد برمیانگیزند شاید تنها خود فرانسه است که با او بهحالتی شبیه بهقهر رفتار میکند، چرا؟ چون در آنجا میگویند رولان سَبْک ندارد! ولی این نقادّان سردرگم باید بدانند که یک اثر ادبی خوب باید دارای سه بُعدِ طول و عرض و عمق بوده و محتوای آن نیز قابل توجه باشد. و اینها همه در آثار او جمع است و کافی است در آنها دقت شود تا صدق این مدّعا ثابت گردد.»
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.